با کمک گرفتن از دیمن هانترها، پس از اینکه گولدان شکست خورد و راههای فرار ارتشش نیز بسته شد، در نهایت تنها یک ماموریت دیگر باقی ماند؛ مبارزه با کیل جیدن. نبرد با این شخصیت، باعث شد به آرگوس یا همان دراینور در گذشته سفر کنیم. کیل جیدن یک شکاف بزرگ بین دو دنیا باز کرد و ما با سفر به این مکان متوجه میشویم که سارگراس، تایتانهای پانتئون را شکنجه میدهد تا طبق خواستهی سارگراس عمل کنند. تایتانها با فعالیتهای خود در گذشته باعث شدند تا حالا بتوانند شانس آزادی را به چشم خود ببینند.
تایتانها به لژیون و سارگراس نشان داده بودند که یک سیارهی آلوده به فساد میتواند خیلی بیشتر از مرگ و تخریب سودآوری داشته باشد. سارگراس در نهایت شمشیر منحصربهفرد خود را درآورد تا آزراث را برای همیشه نابود کند. او حتی توانست با سلاحش، آسیب مهلکی به سطح سیاره بزند اما تایتانها در نهایت توانستند او را مجدد زندانی کنند. با این اتفاق پروندهی لژیون و سارگراس یک برای همیشه بسته شد. البته لطمهی مهلکی که سارگراس به سطح زمین میزند، مادهای جدید از سطح زمین بیرون میزند که تحت عنوان آزریت (Azerite) شناخته میشود. اهالی آزراث پی میبرند که آزریت، مادهای بسیار ارزشمند است و به همین دلیل این ماده، به بهانهی جدید برای شروع اختلاف بین آلاینس و هورد تبدیل میشود.
شروع یک جنگ سخت برای تصاحب آزریت
آلاینس برای مقابله با هورد از دراینیها، الفهای وید، دوارفهای دارک آیرون و تایتانهای کال (Kul) کمک میگیرند. در سمت مقابل نیروی هورد از نایتبورن، تورِنهای کوهستان، ارکهای مگآر (Mag’har) و ترولهای زندلاری (Zandalari) کمک میگیرند. از طرفی پشتِ سر سیلواناس پیرامون گروش حرف و حدیثهای زیادی شکل گرفت اما او ناامید نشد و با اتخاذ تصمیماتش باعث شد تا سکونتگاه نایت الفهای بسیار زیادی در آتش سوخته و رسما نسلکشی صورت گیرد. کارهای سیلواناس باعث شد تا کم کم مردم به این فکر بیفتند که اصلا چرا ولجین، لیدی بنشی را به عنوان رهبر انتخاب کرد.
از سمتی دیگر فردی به اسم مگنی ریش برنزی (Magni Bronzebeard)، پادشاه سابق دوارفها در طی سالیان دور در جبههی آلاینس حضور داشت و با ساختن سلاح اشبرینگر (Ashbringer) تلاش کرد آرتاس در هیبت شوالیهی مرگ با این سلاح از پا در بیاید. مگنی در شروع جریان رویداد کاتاکالیسم، طبق حوادثی در محلی به اسم Old Ironforge به سنگ تبدیل شد و تا مدتهای زیادی در این شکل و شمایل باقی ماند. مگنی بعد از اتفاقاتی که سیلواناس انجام داد و نسلکشی نایت الفها رخ داد، از حالت سنگیاش بیرون آمد. در داستان متوجه میشویم که مگنی به نوعی به تایتان تبدیل شده بود و با بیدار شدنش از خواب، رسما به سخنگوی تایتانِ درونِ وجودش تبدیل شد. متوجه میشویم که تایتان مورد نظر به شدت در رنج و عذاب است اما شاید اگر به او آزریت برسد، بتوان تایتان را از خطر مرگ رهاند و همچنین جلوی نابود شدن دنیا را گرفت.
نازاث آزاد میشود
به نظر میرسید که نجات تایتان کار چندان سختی نباشد اما نیروهای تاریک در کمین بودند. نازاث به عنوان یکی از خدایان باستانی به همراه ملکه آشارا با ارتش ناگا منتظر زمان ایدهآل برای حمله بودند تا اینکه آنها پی بردند قهرمانان آزراث دقیقا جایی هستند که باید باشند.
با بهرهبرداری از قلب آزراث، دستگاهی که برای ذخیرهی آزریت استفاده میشد، نازاث از زندان خود آزاد میشود. برای اولین بار پس از اینکه تایتانها سیارهی آزراث را راست و ریست کرده بودند، یک خدای باستانی آزاد شده بود. تاریخ ظاهرا مجدد در حال تکرار است و آلاینس و هورد مجدد برای مقابله با دشمنی بزرگتر به همکاری با یکدیگر روی آوردند. اینکه چه اتفاقی در آینده رخ میدهد در بستهی الحاقی Shadowlands خواهیم فهمید.